وقتی که عشق سر قدم باشد

سلام اینجا داستان یک دلدادگی را به همراه تجربیاتی برای زندگی خواهید خواند

وقتی که عشق سر قدم باشد

سلام اینجا داستان یک دلدادگی را به همراه تجربیاتی برای زندگی خواهید خواند

راه عاشقی راه جان کندن است راه ترسیدن عشق همچون ماهی کور سوی دیدی به زندگی من داده ک اینجا با شما در میان میگذارم

پارتیش اسمونی بود

دوشنبه, ۷ بهمن ۱۳۹۸، ۱۱:۰۷ ب.ظ

پارتیش اسمونی بود ✅

تو دنیا چند نفر ‌وجود دارن‌که از زندگی جلو زده باشن؟
خدا دیوونه کننده تر از ذهن و زمان چی میتونست سر راه زندگیامون بگذاره؟
اگ کنترلشون کنی از همه ی گذشته و رویاها و ارزوهات بالا میزنی میری ب اوج ... میری به بالای بلند تدین درخت رویاهات میشینی ...و دنیا برات ی شکل دیگه میشه


اگه اما کنترلش نکنی اسیر میشی یه چیزی شبیه پرنده ی زندانی همون قدر حقیییر و بیچاره و محتاج


روز شنبه اکسیییر توکل و توسل باز دیوونمون کرد
اکسییییر توکل رو اینبار مرضی مسئول فضاسازیمون استفاده کرده بود
و معجزه ای ک با شنیدنش ب گریه افتادم

معجزه اب ک بقیه ببینن میگن بابا شااانس داشت پارتی بازی کرده بود که ده سال طرح کرمانشاه شوهرش بی دلیل بی تلاش خاصی یهویی افتاد مبارکه بغل دست خودمون ...
اما فقط ما میدونیم ک چه کرد
پارتی داشت درواقع ولی پارتیش زپینی نبود ...

پارتی اسمونی بود .

 

 

برای رزرو پارتی اسمونی کمی عمیق تر به مباحث توکل و توسل بپردازید ...

سوالی داشتید و منبعی خواستید هم‌در خدمتم

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۸/۱۱/۰۷
رستا فتحیان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی