وقتی که عشق سر قدم باشد

سلام اینجا داستان یک دلدادگی را به همراه تجربیاتی برای زندگی خواهید خواند

وقتی که عشق سر قدم باشد

سلام اینجا داستان یک دلدادگی را به همراه تجربیاتی برای زندگی خواهید خواند

راه عاشقی راه جان کندن است راه ترسیدن عشق همچون ماهی کور سوی دیدی به زندگی من داده ک اینجا با شما در میان میگذارم

یک تقلب برای رستا شناسی

پنجشنبه, ۱۵ اسفند ۱۳۹۸، ۱۲:۴۰ ق.ظ

شاید شما هم طرحواره ی معیار های سخت گیرانه داشته باشید ؟

یک نقطه ضعف از رستا

 

 

امروز یکی از همکلاسیام خانم ترکی ازمون خواستن  به عنوان کال تو اکشن بیایم تصور کنیم که الان وسط یه سمینار قراره پیام بازرگانی بزارن و تو اون پیام بازرگانی مییخوان که ما رو معرفی کنن .

یعنی عین حالت تبلیغ سعی کنن تو او پیام بازرگانی خوبیای ما رو بگن و از منفی ها هیچی نگن .

چیا باید تو اون پیام بازرگانی گفته بشه ؟

 

بعدش من اومدم جواب سوالشو بدم که چند تا سوال ذهنمو درگیر کرد

1) نکنه همه خوبیامو بگم رو هوا منو بزنن ترورم کنن ؟

2) گفتن خوبی و تبلیغ کردن خودمون حتی اگه یکی یه بازی هیجان انگیز براش راه بندازه کار درستیه یا غلط ؟ دیدین قبلنا هم یه بازی ی مضحکی به نام جرات حقیقت راه افتاد دست میذاشت رو شاخ تو جیب گذاشتن و هیجان و اینا و خیلیییی جوگیرانه حرفایی زده میشد و جرات هایی انتخاب می شد که نباید . نکنه اینم از همون دست باشه ؟

و مهم تر از همه سوال سوم

3 ) اصن من اونقدری خوب هستم که قابل گفتن باشه خوبیام نکنه اعتماد به سقف باشه ؟

این همون باور همیشگیمه اومد بالا ... رخ نشون داده

باوری که امسال شناختمش و سال جدید میشکونمش

راستش همین که این باور صداش تو ذهنم برام اشناست رو از افتخارات خودم میدونم خیلیا به همین مرحله هم نرسیدن

باور من بهترین نیستم ... اسم علمی ترش میشه معیار های سخت گیرانه و عیب جویی افراطی از خود

نشونش اینه فرد ویژگی مثبت رو در رسیدن به گام های بلند پروازانه اش می داند و گاهی این گام ها طولانی مدت هستند  ودر طول مدت رسیدن  احساس رضایت وجود ندارد .

به خودم گفتم خوبیامو بگم ؟؟؟

خب وقتی من بهترین نیستم گفتن خوبیام یه جورایی اعتماد به نفس کاذب میشه که تعریف بیخود می شه که

یه جورایی نکنه ادمای اطرافم با دونستن عیب های من وقتی تبلیغ  خوبیای منو میبینن بخندن

چون فکر میکنم دیگران هم منو نسبت به گام های بلند پروازانه خودم میسنجن نه نسبت به زندگی معمولی نرمال ادمای روی کره زمین .

البته خداروشکر که گام های بلند پروازانه من  تعریف مشخصی داشت و تعریفشو از تو دل جامعه ندزدیده بودم من برای خودم و ارزش ها و سبک زندگی و تبدیل شدن به شخصیت مورد علاقه خودم زندگی می کردم  .

 

بیخیال مکالمات ذهنی میشم و باور رو میذارم کنار و لپ تاپو باز میکنم

از روی عادت موزیکو پلی  میکنمو شروع می کنم به نوشتن

موزیک سماع مستانه داره پلی میشه یه موزیک سنتی زیبا

درسته چند سالیه ساز نزدم ولی هنوزم صدی موسیقی میبرتم به یه دنیای ناشناخته ی دوست داشتنی

اینی که گفتم میشه یه مختصرررررری از طرحواره ی معیار های سخت گیرانه و راه نجات از طرحواره ها همینه بهشون بگی باشه تو درست میگی ولی بزاری تو مخت سر و صدا به راه بندازن و اذیتت کنن اما هرجوری هست کارتو انجام بدی تا کم کم صداشون خفه بشه .

این میشه مهارت طرحواره درمانی و اکت که از بزرگترییییین داشته های زندگیم میدونمش

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۸/۱۲/۱۵
رستا فتحیان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی