وقتی که عشق سر قدم باشد

سلام اینجا داستان یک دلدادگی را به همراه تجربیاتی برای زندگی خواهید خواند

وقتی که عشق سر قدم باشد

سلام اینجا داستان یک دلدادگی را به همراه تجربیاتی برای زندگی خواهید خواند

راه عاشقی راه جان کندن است راه ترسیدن عشق همچون ماهی کور سوی دیدی به زندگی من داده ک اینجا با شما در میان میگذارم

حماقت بود اگ میذاشتم واکسن بزنن

جمعه, ۱۶ اسفند ۱۳۹۸، ۱۲:۰۸ ق.ظ

شاید باور اشتباهی داشت در ذهنم جان می گرفت ...

همه آدما کارهاشونو واکسنی انجام میدن 

اول میان وسط 

کم کم اثر واکسنه از بین میره 

 

وقتی کار جدید میاد ثبات کار قبلیه از بین میره 

 

 

به این مفتخرم ک جوگیرانه کار جدیدی رو قبول نمیکنم تا وقتی مطمئن نباشم از پس کار قبلی بر اومدم یا نه ....

راستش اجازه نمیدم حرفای آدما مثل واکسن روم اثر بذاره 

 

فقط وقتی از حرفشون اثر میگیرم ک بشه تا تهش برم ....

معمولا وقتی استاد تکلیف جدید میده همه تکلیف قبلیه یادشون میره 

نمیشه 

اینجودی نمیشه 

من حرفای واکسنی دوست نداشتم 

چطور اثر حرفا و تصمیمات رو از حالت واکسنی در بیارم؟

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۸/۱۲/۱۶
رستا فتحیان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی